دخترک رفت ولی زیر لب این را گفت “او یقینا پی معشوق خودش می اید؛
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود “مطمنا که پشیمان شده برمیگردد”
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز…
.
.
.

دخترکه باشی میدونی اولین عشق زندگیت پدرته،دخترکه باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش پدرته،دخترکه
باشی میدونی مردانه ترین دست که میتونی تو دست بگیری و دیگه از هیچی نترسی دستای گرم ومهربون پدرته،
دخترکه باشی میدونی هرکجای دنیاهم باشی قویترین فرشته ی نگهبان پدرته…
.
.
.

سیلی واقعیت رو درست اون موقع خوردم که وسط زیباترین رویا بودم…
.
.
.

به”او”بگوئیدنگران شبهایم نباشد! سکوتم،قرصهایم لرزش دستانم همه هستند! تنهانیستم..
.
.
.

عمری نشسته ام پای لرز خربزه ای که هیچوقت یادم نمی اید کی خوردمشان..!
.
.
.

بیچاره دلم با دیدنت باز هم لرزید.. نمیدانست تو همان بی وفای دیروزی.. بیچاره دل است عقل ندارد…
.
.
.

حرارت لازم نیست گاهی از مرارت نگاهی میتوان آتش گرفت..
.
.
.

مانده ام سکوتت را جواب ابلهان بدانم!یا علامت رضایت…وقتی میگویم دوستت دارم..
.
.
.

آنکس که باورت دارد یک قدم از آنکس که دوستت دارد جلوترست ،تکلیف من چیست که هم باورت دارم و هم دوستت
دارم
.
.
.

خیلی ها دلم رو شکستن اما او با همه فرق دارد اخه یه ضرب المثلی هست که میگه”کار را که کرد انکه تمام کرد” *

.
.
.

وفاداری یک زن زمانی معلوم میشود که مردش هیچ نداشته باشد
وفاداری یک مرد زمانی معلوم میشود که همه چیز داشته باشد

.
.
.

یک مترسک خریده ام!
عطر همیشگیت را به تنش زده ام!
درست مثل توست…
فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند…
.
.
.

دلم برا تو که نه,,ولی برا کسی که فکر میکردم تو بودی تنگ شده!

.
.
.

تو در هوای تمام شعرهایم جا مانده ای!
خودت را که میگیری از بیت هایم
هوای جملاتم ابری میشود….
با من بمان,تا پاییز شعرهایم
با تو اردیبهشت شود…..

.
.
.

وقتی عاشقش شدم که دیدم…
هیچ وقت دلمو نشکست
هیچ وقت بهم نه نگفت
همیشه در جواب بچه بازیام…. خندید و گفت:
عاشق همین کاراتم….

.
.
.

وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهند
وقتی بودن ها طعم نیاز دارند
وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر می شود,,
وقتی نگاه های هرزه به هر سو روانه می شود
وقتی غریزه احساس را پوشش میدهد
وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود
دیگر نمی خواهمت ,, نه تو را و نه هیچ کس دیگر را

.
.
.

کلمات هم بازیچه ی من و تو شده اند!
من برای تو می نویسم,تو برای او می خوانی…

.
.
.

به یک زن نگو
تو که خونه بودی چیکار کردی؟
خستگیت واسه چیه؟
باید دقیق تر نگاه کنی
ریزبین باشی
او هیچ کاریم نکرده باشد
امیدت را در این خانه زنده نگه داشته است…

.
.
.

خیلی دوست دارم بدونم!!
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی
آنگاه که حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش را نشنوی…
آنگاه که خدارا میبینی و بنده ی خدارا نادیده میگیری
میخواهم بدانم
دستانت را به سوی کدام آسمان دراز میکنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟!!

.
.
.

یک گل تقدیم به اوکه به رسم جاده خیلی دور,
امابه رسم دل بااوفاصله ای نیست
>به اَســـــــــــــــــدی
خیلی باحــــــــــــــالی

.
.
.

ای کاش روزهای دلتنگی من هم مثل دوست داشتن های تو کوتاه میشد!
.
.
.

من برمیخیزم!چراغی در دست،چراغی در دلم.زنگار روحم را صیقل می زنم،آینه ای برابر آینه ات میگذارم،
تاازتو،ابدیتی بسازم…
.
.
.

کفش هایم را نده، پا برهنه میروم تا در تنهایی خود با نگاه کردن به پاهایم عبرت بگیرم که من کجا و تو کجا…!
.
.
.

دنیای عجیبی شده است!برای دروغ هایمان خدا را قسم میخوریم و به حرف راست که میرسیم می شود جان
تو..