خاطرات جالب و خواندنی یک جنین !

ویکی ناز

آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 2235
کل نظرات : 763
آمار کاربران
افراد حاضر : 3
تعداد اعضا : 391

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 560
باردید دیروز : 132
گوگل امروز : 1
گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 1,824
بازدید ماه : 6,542
بازدید سال : 78,033
بازدید کلی : 5,977,932
جستجو

کدهای اختصاصی

آخرین مطالب ارسالی

 

ويژه اشخاصي با سليقه اي خاص و سخت پسند

طراحي بي نظير و زيبا براي مشكل پسندان

آيا به دنبال ساعت خاص و منحصر به فرد هستيد ؟

بهترین کادو برای کسی که دوستش دارید

در رنگ های متنوع

                                                            

قيمت با تخفيف ويژه فقط 15.000 تومان

  اول کالا را دریافت کنید ،سپس مبلغ ان را به مامور پست بدهید


 

 

ساعت مچی دخترانه مدل پاریس!!!یکی از زیباترین و بهترین ساعت های مچی دخترانه عرضه شده در سال جدید است که طراحی خیره کننده آن طرفداران بسیاری را جذب کرده است

بسیار زیبا و شیک

در رنگ های متنوع

رنگ مورد نظر خود را هنگام ثبت سفارش انتخاب نمایید

قیمت فقط : ۱۵,۰۰۰ تومان

اول کالا را دریافت کنید ،سپس مبلغ ان را به مامور پست بدهید


 

 

 

خاطرات جالب و خواندنی یک جنین !



اظهار وجود:
هنوز کسی از وجودم خبر ندارد .البته وجود که چه عرض کنم .هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد.
.
زندان :
گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس ۹ ماهه در انفرادی محکوم کرده اند ؟؟!!
.

فرق اینجا با آنجا :
داشتم با خودم فکر می کردم اگه قراربود ما جنین ها به جای رحم مادر در جایی از بدن پدرها زندگی می کردیم چه اتفاقاتی می افتاد:
- احتمالا در همان هفته های اول حوصله شان سر می رفت و سزارین می کردند !
- کشوی میزشان را از طریق هل دادن با شکمشان می بستند !
- اگر ویار می کردند باعث به وجود آمدن قحطی می شد!
- به خاطر بی توجهی تا لحظه زایمان هم سراغ دکتر نمی رفتند و احتمالا در اداره وضع حمل می کردند!
- اگر بچه توی شکمشان لگد می زد ،آنها هم فورا توی سرش می زدند تا ادب شود !
.
بلوتوث:
امروز موقع سونوگرافی هرچی برای دکتر دست تکون دادم که از من عکس نگیر نفهمید،الان حسابی نگران شدم می ترسم عکس هایم پخش شوند چون از نظر پوشش اصلا در وضعیت مناسبی نبودم.
.
اعتمادسازی:
امروز همش می خواستم بروم گشت و گذار اما مادر اینقدر نگران گم شدن من است آنچنان مرا با بندناف بسته است که نمی گذارد دور شوم.
.
موج مکزیکی:
اینکه بعضی وقتها حسابی قاط میزنم به خاطر امواج موبایل است.مادرم،نمی شود به احترام من کمتر اس ام اس بازی کنی؟ فردا روز اگر نوار مغزیم مملو از موج های مکزیکی بود، تقصیر خودت است …! راستی از پارازیت ها چه خبر؟!
.
سکوت سرشار از ناگفته هاست:
از بس به خاطر سکوت اینجا عقده ای شدم که تصمیم گرفتم به محض تولد فقط جیغ بزنم تا تخلیه شوم …
.
چندبار مصرف:
لابد شنیده اید که یک نفر می رود و از فروشنده می پرسد که آقا نان یک بار مصرف دارید؟و فروشنده میخندد و می گوید مگر نان چند بار مصرف هم داریم؟؟
خواستم بگم اصلا هم خنده دار نیست اینجا هر چیزی که به من برسد دوبار مصرف است !!
.
جغرافیای بدن:
فکر کنم در قطب جنوب هستم چون در این مدت اینجا همیشه شب است…
.
رخصت :
خب کم کم باید گلویم را برای گریه آماده کنم می خواهم چهار گوشه رحم را ببوسم و با لگدی که به در و دیوار میزنم برای خروج رخصت بخواهم .
مادرم ممنونم…دیگر مزاحم نمی شوم….
.
اولین نفس:
کمی استرس دارم همین طور که به لحظه خروج نزدیک می شوم قلبم تندتر می زند .همه چیز دارد از یادم می رود و احساس میکنم بعد ها چیزی از اینجا به خاطر نمی آورم…آخ یک نفر دارد مرا بیرون می کشد!

…آهااااای من که هنوز حرفهایم تمام نشدههههههههههههه…

درباره : طنز و سرگرمی , مطالب طنز ,
امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5


نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها : اطلاعات در مورد جنین نوزاد , درباره جنین زندگی از دید جنین , زندگی از دید نوزاد , زندگی نوزادان طنز جدید 92 , طنز مادر و فرزند طنز های جدید ,
بازدید : 616
تاریخ : یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 زمان : 12:57 | نویسنده : ESMAIL | نظرات (0)

مطالب مرتبط

ارسال نظر برای این مطلب


کد امنیتی رفرش


اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد


خبرنامه
براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود