هنگام وزیدن باد های شدید ، چراغ های خاموش هستند که هراسی ندارند.
.
.
.
بلبلی که تارهای صوتی اش را از دست داده بود ، انگشت پایش را داخل دهانش کرده بود و سوت بلبلی می زد.
.
.
.
آدمهای یک دنده سرعتشان کم است !
.
.
.
ماهی چشمم در اشکهایم شنا میکند.
.
.
.
انسان سه راه دارد: راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است. راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است. و راه سوم از تجربه می‌گذرد، این تلخ‌ترین راه است
.
.
.
ولخرجی های زیاد ، دخلم را درآورد.
.
.
.
انسان مانند رودخانه است ، هرچه عمیق تر باشد آرام تر و متواضع تر است.
.
.
.
هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی.
.
.
.
در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد.
.
.
.
مردمانی که آرزو و هدف دارند،فقر نمی شناسند، زیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است
.
.
.
نقاش با عصبانیت رو به مدادش کرد و گفت : هرچی “میکشم” از دست توئه.
.
.
.
کسی شایسته آزادی است که هرروز بتواند به هوس های خود چیره شود
.
.
.
تنها کشیدنی که اعتیاد نمی آورد ، نفس است.
.
.
.
مردم با شخص ما دوست نیستند بلکه با سعادتمان دوست هستند .!
.
.
.
گوسفند بیچاره از شدت گرسنگی صبر کرد شاید زیر پایش علف سبز شود.
.
.
.
تو می ری و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم
بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم ،
اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست.
.
.
.
اگر کاریکاتوریست بودم ،‌ فریاد می کشیدم.
.
.
.
هوش واستعداد خود را پرورش ده ولی نه ازراه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است خالی بودن مغزها ی خودشان موجب می شود که افکارمردم دیگر را به سوی خود بکشند هر کس زیاد مطالعه کند بتدریج قدرت تفکر را از دست می دهد
.
.
.
من دست به دامان تو بودم ولی تو دست به سرم کردی.
.
.
.
سمت راستم نشسته بود ، نمی توانست چپ چپ نگاهم کند.
.
.
.
الماس را جز در قعر زمین نمی توان یافت و حقیقت را جز در اعماق فکر نمی توان کشف کرد
.
.
.
بین گچ و تخته سیاه ، مسئله تبعیض نژادی حل شده.

امتیاز :

1 2 3 4 5

نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 5