وقتی به یک سلوک و آرامش خاص می رسی که همه چیز را پائین بیاوری و فقط « خدا » را اون بالا نگه داری . . .
.
.
.
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺸﻤﺎﺭﺩ !
ﺍﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻪ ﺳﯿﺐ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺸﻤﺎﺭﺩ . . .
.
.
.
جاده های زندگی را خدا هموار می کند ؛ کار ما تنها برداشتن سنگ ریزه هاست . . .
.
.
.
من خدایی دارم ، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها
مهربان ، خوب ، قشنگ
چهره اش نورانیست
گاهگاهی سخنی می گوید ، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد ، او مرا می خواند ، او مرا می خواهد . . .
.
.
.
میشنود صدایی به کوچکی صدای تو را ، “ خدایی ” که به بزرگی جهان هستی است . . .
.
.
.
خدایا ! ببخشای مرا . . .
آنقدر که حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم . . .
.
.
.
همه چیز پر از خداست . . .
” درخواست کن ، باورکن ، دریافت کن ” . . .
.
.
.
خدایا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم . . .
در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطمها . . .
تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز . . .
.
.
.
چه بسا خداوند هر گره ای که در کار ما می اندازد همچو گره های قالی باشد که نهایتا قصد دارد با آنها نقشی زیبا را بیافریند . . .
.
.
.
پروردگارا
اگر تو مرا بلند گردانی ، دیگر کیست که مرا به زمین افکند ؟!
اگر تو مرا گرامـــی داری ، کیست که خوارم کند ؟!
اگر تو مرا عذاب کنی ، کیست که بر من رحم کند ؟!
.
.
.
خدایا
می دانم خالی از تقصیر نیستم اما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری سپاسگذاری کنم !
.
.
.
همه را صدا زدم جز خدا . . .
هیچکس جوابم را نداد جز خدا . . .
.
.
.
من همان خاک خوشبخت
من همان نور هستم
پس چرا گاهی اوقات
این همه از خدا دور هستم ؟
.
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺭﺿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﯿﭻ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺭﺿﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻫﺴﺘﯽ ، ﻧﯿﺴﺘﻢ . . .
.
.
.
قشنگ ترین حس زمانیست که یه اتفاق خوب برات میفته و مطمئنی که اون اتفاق خوب یه پاداش از طرف خدا برای تو بوده . . .
.
.
.
وقتی چشم امیدتان به خدا باشد :
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید . . .
.
.
.
” خدا ” فقط کسی رو به لبه ی پرتگاه زندگیش می رسونه که میدونه قدرت پرواز رو داره
مشکلات زندگی دلیل پرواز است . . .
.
.
.
همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن ست .
آرام
بی صدا
همیشگی . . .
.
.
.
هر چه روح به خدا نزدیکتر باشد ، آشفتگی اش کمتر است زیرا نزدیک ترین نقطه به مرکز دایره ، کمترین تکان را دارد . . .