ببـــار بـــاران
یــاریم کن وبپوشـــان اشکــهایم را
نمیدانم تو بیشتر دلتنگی یا من؟ تو همراه دلتنگی هایت
فریاد میزنی
اما من محکوم به سکوتم، این است فرق من و تو
آنقدر احساس وصبرم سرد وگرم شده اند که بیچاره دلم هم
در حال انفجار است
طفلک به تنگ آمده ..
کسی هست آغوشش را،
شانه هایش را
به من قرض بدهد !
تا یک دل سیر گریه کنم؟!
بدون هیچ حرف و سوال و جواب و دلداری و نصیحتی ؟
همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم…
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای…
کم می اوری
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد!
اما تـــــــــــــــو همیشه وقتی باید باشی نیستــــــی
פֿـבایـآ وقــتـے בلت مـے گـیره چیڪار میکنـے…
میرے یـﮧ گوشـﮧ مـے شینـے….
هـے با نگـآت بازے مـے ڪنـے ڪـﮧ…
یـاבت برـﮧ مـے פֿـواستـے گـریـﮧ ڪنـے…؟!
یـﮧ لیواלּ آب مـے خـورے ڪﮧ …
همـﮧ بغضـاتـو قـورت بـבے…؟!
انـوقت یـآבت میـآد خــבایـے و بـایـב تنهـا باشـے…؟
פֿـבاجـوלּ לּـمیــבونـے…
ایـלּ روزا چقــد פֿـבا بوבمــ
کوچه های اینجا خیس خیس شده
گاهی وقتا که ناراحتم خیلی اتفاقی هوای اینجا هم بارونی میشه
گاهی وقتا فک می کنم خدا هم دلش برای من می سوزه
اما اینا همش فکره
دلم می خواد بدون کفش برم زیر بارون و کلی راه برم
تا خیس خیس بشم
کاش بدون اینکه چشای مردم بهم خیره شه
می تونستم کلی داد بزنم
شاید اینطوری خدا صدام رو بشنوه
آخه می گن وقتی بارون میاد خدا بیشتر به بنده هاش نگاه می کنه
قلبی دارم خسته از تپیدن
مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..!
مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..
یـــک لبـــــخـنـــد ..
بــه بــازی میـــــگیــــری ..!
مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..
و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..
مــــــی گویند ســــاده ام ..!
اما مــــــــن فـــــقــــــط ساکــــــــتم
همیـــــــــن!
درد فرآوان دارم
و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!
می شود باران ببارد؟
همین امشب!
قول می دهم فقط قطره های پاکش را بغل کنم!
و بی هیچ اشکی دستهایش را بگیرم
قول می دهم
فقط بویش را حس کنم!
اصلا اگر ببارد
فقط از پشت پنجره نگاهش می کنم
قول می دهم برایش شعر نگویم
فقط… می شود؟امشب…. ؟
خدایا
دلم به اندازه تمام روزهای بارانی گرفته
میدونی خدا
تو دنیات
گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد
داد بزنن و بگن
“بســـــــــــــــــــــــه دیگه نمی کشم”
میدونی من به اونجا رسیدم
صدای خورد شدنم رو حس می کنم
اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــــــــــاد زدن ندارم
شاید اگه داد بزنم سریع بیای
ولی مثل آدمی شدم که می خواد داد بزنه و انگار
یکی جلو دهنش رو گرفته
واست نوشتم چون نتونستم داد بزنم
حس بــــــــــــدی دارم
تنهایی شکستن با وجود اینکه بدونی
چند نفر دوست دارن خیلی بده
اینکه فقط به خاطر اونا تحمل کنی
و بازم مثل همیشه در جواب سوالاشون بگی
خیلی خوبـــــــــــــــــم و بزنی زیر خنده
تو دنیات ماسک زندگیت بهم چسبیده خدا
با اینکه خیلی دوستت دارم اما ، دلم از تو گرفته …
ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته
نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی ،
نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی
اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم
نه با صدای مهربان تو،
این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو….
هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت،
نمیتوان به هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست ،
تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست!
با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته ،
اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته !
آن روزی که آمدی و مرا در آغوش گرفتی ،
با تمام وجود مرا در میان گرفتی گذشت ،
چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه ،
چه زود عشقمان شد ، یک قصه عاشقانه …
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم ،
من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من ،
مرا هم نگاه کن ، تو فقط با من باش،
بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن!
درباره :
گالری عکس ,
عکس متفرقه ,
امتیاز : |
|
نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
|
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها :
متن غمگین+عکس، عکسهای عاشقانه ,
اس ام اس غمگین ,
عکس و متنهای عاشقانه ,
عکسهای عاشقانه ,
متن عاشقانه ,
متن غمگین ,
متن غمگین+عکس ,
متن و اس ام اس غمگین ,
بازدید : 353
تاریخ : یکشنبه 24 آذر 1392 زمان : 10:36 |
نویسنده :
ESMAIL |
نظرات (0)